فانوس زاگرس؛
به قلم ابوالحسن غلامی
درگذشت زنده یاد کامحمدرحیم کریمی منفرد درسن ۹۲ سالگی یکی از حافظان تاریخ شفاهی و از معدود بازماندگان نسل جوانمرد و آزاده از تبار نارگموسی فرصت مناسبی است تا برای یکبار هم که شده در قبال حریت و آزادگی،شجاعت و تعصب مثالزدنی این عزیزان بدون مصلحتاندیشی اندکی قلم به خود آید.
با مطالعه تاریخ یکصدسال اخیر منطقه باشت باوی اثری از ظلمپذیری یا روا داشتن ظلم درحق دیگران را دربین بزرگان این طایفه بزرگ و شجاع نخواهیم یافت. هرچند به شخصه مخالف طرح مسایلی همچون قوم، ایل، زبان، طایفه و….بوده و هستم لیکن متاُسفانه شرایط منطقه و عدم توجه به اصالت طوایف ایل تاریخساز باوی و کشاندن مردم به سطح پایینترین پایگاههای اجتماعی در حد فامیل و خانواده توسط اندک افراد متحجر به ظاهر روشنفکر، لذا برهمین اساس طرح گوشهای از تاریخ این قشر گرانقدر خالی از لطف نیست.
دربین طوایف گرانقدر و دوستداشتنی پشتکوه و زیرکوه باوی، این طایفه یکی از پرجمعیتترین و متشکل از متنوعترین فامیلهاست، ازسوی دیگر شاید یکی ازوسیعترین وسوقالجیشیترین و در عین حال زیباترین مناطق«کمی بعد از آبدهگاه ازجمله نارگموسی شامل پنج پاره ده و همچنین روستاهای چشمه دره، چهل متری، تَنگ هُنگون، نازِگون علیا و سفلی، کِزِنگان علیا و سفلی تا نزدیکی تلچگاه» باچشماندازهای زیبای مسکونی، جنگلهای بلوط، کشاورزی، دامداری و قناتهای و آسیابهای تاریخی همچنین چشمه آب(به نوعی آب معدنی) پُشتپَری را دارا هستند. در زمانه خود و به اقتضای شرایط حاکم بر زندگی ایلات منطقه معمولا یکی از چیرهدستترین چریکهای شجاع، دست پاک و چشم پاک را دربین خود داشتهاند.
بررسی زندگی بزرگانی همچون زندهیادان: کاباباجان مظفری بزرگ، کاجعفربراتنژاد یاقنبری، کاعلی نازیوسفی، کاسرتیپ علیزاده، کاعباسقلی گرجیزاده، کاعلی جون وکاعلیخون نوشادی، کاسرخاب رضایی، کاعلی اکبرمهرابی، کاعلی خان نوری، کاباقر باقریزاده ،کاعبدل ملکی، کامحمدعلی اسدی وسایربزرگانی که درفرصت بعدی ازآنها یاد خواهدشد، درکنارسایربزرگان باوی، مملو ازنکات بسیار مهم و ارزنده ایست.
از زبان زنده یاد کامحمدرحیم شنونده یکی ازاتفاقات خاص ایل بزرگ واصیل باوی بودم که به عنوان یکی از نقاط عطف وتاریخی منطقه درمقطع زمانی خود، آن را نقل میکنم. دردهه ۲۰ و۳۰ که حاکمان کشور خاندان پهلوی کمترین توجه را به مناطق محروم ودورافتاده ازجمله دیارما نداشتند لذا ایلات وطوایف برای گذران زندگی روزمره گاهی مجبور به تعرض به حد ومرز ایلات وطوایف همجوارمیشدند.به همین دلیل ازاوایل قرن اخیر تا اواسط دهه ۳۰ بارها سرحدات ایل باوی توسط برخی همسایگان مورد تعرض قرارمیگرفت ولی درکارنامه حُکام وقت باوی واطرافیان منفعت طلب، دفاع خاصی درمقابل اینگونه تعرضات که از سر فقرمالی وجهل صورت میگرفت به چشم نمیخورد.تا اینکه دراواسط دهه ۳۰ پس ازتجاوز ناجوانمردانه خاندان پهلوی به زاگرسنشینان درکهگیلویه وبویراحمد فعلی واستان لرستان، گروهی از تفنگچیان ازایلات همسایه ازسر نیاز، از مرزسرحدات ایل باوی شبانه حمله وعبورکرده واتفاقا بخشی ازاموال ودارایی های طایفه نارگموسی را باخود میبرند، صبح روز بعد تعدادی از مردانِ مَرد نارگ موسی به دنبال رد پا، دست به تعقیب مهاجمان میزنند و پس ازتلاش فراوان و ازعبور از مناطق ییلاقی وزیبای پیوِنَک و مُهمَشَه نزدیک دِهوِرگ موفق به شناسایی جماعت مذکور میشوند که رهبری آنها را سه تن از بزرگان ایل خود برعهده داشتند.مدافعان نارگموسی وباوی متشکل از مرحومان کاباقر، کاعلیخان، کاعبدشاه و جناب علیویس بودند. دراین نبرد نابرابر ابتدا زنده یاد مرحوم کاباقر به ضرب گلوله متعرضان از پا میافتد سپس زنده یاد علیخان نوری در یک نبرد تمام عیار دوتن ازبزرگان مقابل را ازپای درمیآورد که برای این مرحومان طلب رحمت الهی داریم.
هرچند اصل موضوع براساس مبانی فرهنگی ما مورد تآیید اهل فهم واندیشه نیست ولی به گواهی تاریخ مردم به دلیل کمبود امکانات وفقرزیاد جهت امرارمعاش مجبور به هرکار وتلاشی میشدند لذا چنین دفاع جانانهای ازسوی بزرگان نارگ موسی سالهای سال امنیت وعزت را برای ایل باوی به ارمغان آورد وهرگز حافظه تاریخی سرزمین ما دفاع کمنظیر همین نسل از منطقه زیبای نیمدورهمچنین تَشَرمسلحانه وتاثیرگذار یکی ازمردان بزرگ این طایفه بر سر حاکم زمان خود را نیز فراموش نخواهد کرد.این درحالی بود که همزمان با وجود این اتفاق خونبارحکام منطقه به اتفاق دستیاران اندک خود که مردم دیار ما را یا با اختیار نِسبی خوانین والبته خیلی مواقع هم خودسرانه برای منافع شخصی ظالمانه مورد بیاحترامی قرارداده واندک توشه آنهارا تحت عنوان مالیات به یغما میبردند درتفرجگاه خود مشغول تفریح بودند پیکر زندهیاد کاباقر با کمک سادات معظم در قبرستان قدیمی نارگموسی درکنار آسیابها وقناتهای باستانی روستای نارگ موسی که نشان ازقدمت تاریخی آن دارد درخاک آرمید.
نکته بسیارمهم دیگر اینکه طایفه مذکور احترام ویژهای برای سادات منطقه ازجمله سادات امام زاده سیدمحمد( ع )،سادات شاه زینعلی (ع)، سادات بیدک، سادات زاداحمد، سادات عنا وسادات امامزاده علی و سایر سادات منطقه قائل بوده و هستند که ازاین حیث زبانزد عام وخاصند از طرفی خدا را شکر این طایفه بلااستثناء باهمه طوایف گرانقدر باوی وت ا حدودی ایل بزرگ بویراحمد و حتی قشقاییهای عزیز پیوندهای خویشاوندی بسیاری را با خرسندی کامل درپیشینه خود داشته ودارد وبه آن افتخارمیکنند.ازسوی دیگر قبل ازانقلاب آزادمنشانه شریک ظلم حکام زمان درحق مردم نبودند و شاید به همین دلیل پس ازانقلاب علیرغم تقدیم سه شهید عالی مقام شهیدان ذوالفقار مهرابی، علی بازیوسفی و محمدصالح ملکپور و دهها جانباز و رزمنده ولی بازهم مورد بیمهری برخی صاحبان نفوذ و قدرت که ریشه در همان روحیه منفعتطلبانه و انحصارگرایانه قبل ازانقلاب داشته ودارد، واقع گردیدند.
نقش محوری جمعیت کثیر، دلیر، تآثیرگذار و کمتوقع این قشر معظم در انتخابات مختلف بر هیچکس پوشیده نیست، اما اینکه چرا در ابعاد گوناگون اندک افرادی خاص سعی در نادیده گرفتن آنها داشته و دارند یک ابهام بزرگ تاریخی است که لزوم رمزگشایی از آن یکی از ضروریات امروزدیار ما وارزشهای جامعه اسلامی است و شاید هم ترس ازهمت واقتداراین طیف بزرگ والبته سایر اقشار و طوایف اصیل بزرگ و دوستداشتنی در منطقه باوی و ضعف شدید و بنیادی برخی افراد انگشتشمار با تفکر کهنه و پوسیده سلطه انحصارطلبانه باعث چنین محدودیتهای شده باشد.
البته تجربه اثبات کرده است که در سیر گردش چرخ روزگار باز هم روزی روزگاری آئینه را محتاج خاکستر میکند. تاریخ شهادت میدهد که حدود دوازده سال پیش وقتی در برنامه زنده تلویزیونی شبکه یک سخن از لزوم شهرستان شدن باشت از زبان اینجانب به عنوان فرزند کوچک ایلم جاری شد، مورد چه قضاوتهای ناعادلانهای توسط کسانی که بیشترین نفع را از ایجاد آن برده و میبرند قرارگرفتم ولی برعکس آنها، آحاد مردم شریف، متدین و دلیر طوایف مختلف باوی بیشترین حمایت را از پیشرفت شهر باشت داشتهاند و دارند.ایل اصیل باوی افتخار دارد که درکمال آرامش و مهربانی درکنار ایلات بزرگ بویراحمد سردسیر و گرمسیر، قشقایی ،بختیاری و سایرایرانیان بزرگوار و متدین و ولایتمدار ساکن دراین استان مشغول زندگی بوده وهستند وبروز هرنوع اختلافی را خلاف مصالح عمومی مردم وارزشهای انقلاب اسلامی به ویژه درشرایط فعلی کشورعزیزمان میدانند. پیشاپیش ارمحضرخانوادههای بزرگواری که به دلیل نقصان اطلاعاتم احیاناّ فرازی تاریخی از آنها از قلمم افتاده عذرخواهی میکنم،باشد که سایر عزیزان با قلم رسای خود کوتاهی بنده را در آینده جبران نمایند.
با آرزوی سلامتی برای همه بزرگان ایل باوی بالاخص عزیزان کهنسال و باارزشم درفامیلهای مختلف نارگ موسی ازجمله آقایان:ملکپور، گرجیزاده، نمازی، برزی، اکبری، انبازپور، یوسفی، مرادی، شاکری، علیمقدم، باقری زاده،عبدی زاده، مظفری، شفیعی، عبدالهی، برادران نوشادی، قاضیفر وتک تک عزیزان دل که به دلیل جلوگیری از طولانی شدن مطلب امکان ذکرنامشان نیست.
زنده باد نارگ موسی مهد دلیران و حماسه سازان
بهرصورتی میخوای خودتونشون بدی دست بردارکه دیکه فایده نداره ابول جان
آقای غلامی آنچه گفتی فقط خودت را اقناع کردی اینطور نیست که شما نوشتی تاریخچه باوی چیزی دگر است
آقای غلامی حقیقت طور دیگریست……………………………. مایه افتخار نیست..
سلام جناب غلامي الان دلاوري ملاك نيست تحصيلات وپيشرفت علمي مهم است كل طايفه بزرگ نارگ موسي به اندازه يك خانواده باشتي پزشك ندارد مشكل اينجاست
آقای عزیز آن زمان ملاک دفاع از خاک و وطن و زیر بار زور نرفتن بود و همانطور که آقای غلامی نوشتن هدفشون به رخ کشیدن این مطالب نیست فقط گوشه ای از تاریخ طایفه را بیان کردن,و ما هم الان به هیچ وجه گردنکشی و زورگویی را تایید نمیکنیم,در ضمن کل طایفه تحصیلکرده و کاردان هستن هر چند سیاسی کاری و زد و بند بلد نیستن
بزرگی یک طایفه به داشتن پزشک و مهندس نیست، بلکه به تاریخ و فرهنگ غنی آن است. اما اگر اینطور باشد که شما می گویید نصف باشت و گچساران توسط مهندسان و پیمانکاران بزرگ این طایفه معظم ساخته شده است. در هنر و موسیقی که زبانزد هستند و از ریاست اداره ارشاد کهگیلویه و بویراحمد بگیرید تا مدرسان موسیقی بسیار، از بازیگران سرشناس بگیرید تا کارگردانانی که هر ساله در جشنواره فجر هستند، همه و همه از طایفه بزرگ نارگ موسی هستند. در ورزش کشتی و تکواندو که بسیاری به تیم ملی راه یافته اند و بعضی هم امروز مربی هستند.
باوی سراسر بزرگ است. از نارگ موسی بگیرید تا دولیاری و لاری و گشین و … فکر نمی کنم مقایسه تعداد دکترها و مهندس ها ملاک قضاوت باشد. یا علی
طایفه بزرگ نارگ موسی افرادی بسیار باغیرت مهربان و خونگرم اند و همانطور که اقای غلامی گفتند سادات رو خیلی دوست دارند
طایفه بزرگ نارگ موسی افرادی بسیار باغیرت مهربان و خونگرم اند و همانطور که اقای غلامی گفتن سادات رو خیلی دوست دارند
درود بر طایفه میرسیدی درود بر پسر عموی عزیز
یک عمر دور از شما هستم
اما عشق به خاکم رو هرگز فراموش نمیکنم
درود به خاک نارگ موسی
انتقاد
جناب آقای غلامی با تمام احترامی که برای شما قائلم ، انتظار میرود با اطلاعات کاملتری قلم فرسایی کنید ،زیرا اطلاع رسانی اگر ناقص باشد میتواند اثرات مخرب درون طایفه ای داشته باشد و هم اینکه تصویری غیر واقعی از طایفه به نمایش بگذارد ، که در هر دو شکل این عمل میتواند به طایفه بزرگ موسایی ( نارگموسی) لطمه وارد می کند. لذا لازم میدانم یاداوری کنم تاریخ این طایفه بزرگ آکنده از فراز و نشیب ها و تلخی و شیرینی هایی است که در این مجال نمی گنجد . و همچنین بزرگ مردانی از این طایفه بوده اند و چنان تاریخ این طایفه بزرگ را بخوبی رقم زده اند که بدرستی میتوان کتابی وزین در مورد آن نوشت هرچند در این متن به عمد ویا از سر نا آگاهی از آنها یاد نشده است ، در هر صورت ضمن احترامی که برای تک تک بزرگ مردانی که شما از آنها نام برده اید و بدرستی بیشتر آنها در تاریخ این طایفه حماسه آفرین بوده اند ، این یاداشت را اجحافی در حق آن دلیر مردان میدانم .
جناب غلامی الویت بندی افرادی را که در مقابل زور و ظلم خوانین ازجان و مال و ناموس مردم دفاع میکردند را رعایت نکردین . استدعا میشود متن را ویرایش بفرمایید…