فانوس زاگرس؛
عدالت محيط زيستي و همبستگي اجتماعي
(دوگنبدان:كاروانسرا مكاني براي ملاقات ،مشاركت و اتصال)
به قلم شهرام نوروزی
و بالاخره اين ماراتن به پايان رسيد .تبريك به همه عزيزان و همشهريان و همه كساني كه اميدوارانه به افق هاي روشن براي ايران عزيز و گچساران چشم دوخته اند.
شوراي اسلامي شهر يكي ازمهمترين نهادهايي است كه بطور مستقيم بر سلامت و رفاه شهروندان تاثيرگذار است چرا كه شورا انتخاب شهردار و نظارت برعملكرد او و تصويب بودجه را به عهده دارد و بيشترين تماس را با افراد جامعه شهري دارد.شهرداري نيز از نهادهايي است كه درآمد آن توسط مردم تامين مي شود وحتي تا آنجاييكه شهرداري ها از فروش تراكم كسب درآمد مي كنند .
ياداشت پيش رو كه بيشتر به شكل بيانيه گون تدوين شده ،بيانيه اي براي آرمانشهر دوگنبدان(كاروانسرا) شهري ثروتمند و با مردماني فقير كه به مثابه مكاني براي ملاقات ، مشاركت و اتصال ميتوان از آن ياد كرد.
دوگنبدان را جدي بگيريم ، شهري كه از لحاظ قومي اهميت ويژه اي دارد.نگرشي كه ارايه ي روايتي نوين از شهر را طلب مي كند…
تغيير و نوآوري ديگر به ارايه الگوهايي كه به دقت جايي و زماني در آينده را توصيف مي كنند مربوط نمي شود،تغييرات مثبت رخ مي دهد كه افراد مجددا”و در بستر غني و واقعي زندگي و جامعه به هم متصل شوند،همه با همديگر و هم با زيست سپهر.
من معمولا” به جاي اينكه از مديران شهري درباره چند و چون آرمان شهر مورد نظرشان سوال كنم ،آنها را با دو پرسش به چالش مي كشم.آيا مي دانيد ناهار يا شام بعدي از كجا تامين مي شود؟و آيا مي دانيد آن مكان سالم است؟
اين رويكرد تمركز حوزه ي طراحي شهري را از زيرساخت هاي سخت نظير خيابان و لوله ها بر مي دارد و نگاهي سيستمي و تمام نگر را تشويق مي كند كه در آن دغدغه براي سلامتي جاهايي كه شهر را تغذيه يا آبياري مي كنند پر رنگ و محوري است.
در اين نوع نگرش ،شهر يك سيستم زنده است و سلامت اجتماع هاي كشاورزي ، زمين هايشان ،حوزهاي آبريز و تكثر زيستي، بخش لاينفك از رونق شهر در آينده قلمداد مي شود.اين نگاه به ما يادآوري مي كند كه در ميان حوزه هاي آبريز، حوزه هاي غذا ريز و انواع حوزه هايي كه فيبر و غذاي مورد نيازمان را تامين مي كند زندگي مي كنيم.ما فقط در شهر شهرستان يا حومه زندگي نمي كنيم.دسترسي به نان خوب و مرغوب نشان هاي مطمين از سلامتي سيستم غذايي يك شهر است.نان خوب نشانگر سر زندگي است.پيشگامان واقعي نان،به كمك اتصال بازيگران محلي متعدد در حال كوتاهتر كردن زنجيره ي غلات هستند.در اين زنجيره ها فاصله ي بين كشت غله و جايي كه نان مصرف مي شود كاهش مي يابد و كشاورزان شهري ، نگهدارندگان و تجميع كنندگان بذر، ميانگاههاي غذا، بازارهاي كشاورزي، آسياب ها و كارگاههاي فرآوري محلي شكل مي گيرند و به هم متصل مي گردند. همينطور كه اين فعاليت ها، زير ساخت ها و مهارت ها ي مشبك تقويت مي شود به تدريج حفره هاي غله ريز شكل مي گيرد.در اين ميان سكو هاي نوين توزيع نقش مهمي باز مي كنند. تاكيد بر سيستم هاي زنده به معناي گونه نويني از زير ساخت ها ست.سازمان هاي جديد مورد نياز خواهد بود ،تعاوني هاي غذا، آشپزخانه هاي محلي صرف غذاي گروهي در محله ها، باغچه هاي قابل تناول و سكو هاي توزيع غذا.
خلاقيت اجتماعي و فن آوري نقش مهمي در شكوفايي زير ساخت هاي مورد نياز براي شكل گيري اين روابط نوين اجتماعي را بازي مي كنند.تلفن هاي همراه و اينترنت كارگروههاي محلي را براي به اشتراك گذاشتن تجهيزات و فضاي هاي همگاني آسان تر مي كنند و اجازه مي دهند كه اعتمادسازي و مديريت مسوليت به شكل غير متمركز انجام شود .در قلب اين تحولات درحال بروز،روايت نويني از مكان نهفته است همه مي دانند آلوده كردن محيط زيست ،جدا نكردن زباله و استفاده بي رويه از خودرو مي تواند چه خطرات سنگيني براي سلامت مردم داشته و از نظر اقتصادي هم بسيار مضر وويرانگر است.حال اگر قرار است كه محيط زندگي و زيستمان به دغدغه اجتماعي تبديل شود ،مردم بايد خود تجربه كنند.بعنوان مثال گرچه تلخ اما ريزگردها پيام خوبي به مردم رسانده اند ريزگردها نشان داد كه محيط زيست چقدر مهم است واز آن مهمتر اينكه نابودي منابع آبي و تخليه روستاها و مهاجرت روستاييان به شهرها آن هم به صورت خاموش اتفاق افتاده است تا جايي كه باعث شد كشاورزان زمين كشاورزي خود را از دست بدهند و آبهاي زير زميني افت كنند .همه اينها نتيجه رفتارهاي گذشته است كه امروزه مردم آگاه هستند و مي بينند ريزگردها چه بلايي سرشان آورده است ،آنها مي دانند كه تخليه روستا ها چه مشكلاتي ايجاد كرده و تا حدودي امروز بازگشت معكوس را ميبينيم.شهر ثروتمند گچساران به عناوينيفقير ، به عنوان كاتاليزور تغييرات سيستمي مورد نياز ما عمل مي كند و نقش آن كليدي است شهري كه مي تواند مظهر داستاني نوين درباره ي توسعه و پيشرفت باشد كه در آن سلامتي و تنوع زيستي و حوزه هاي غذاريز و آبريز،در شمار شاخص هاي كليدي موفقيت قلمداد شود.سلامت راستين شهر در گرو باز تعريف آن به مثابه محل ملاقات بين عاملان تغيير ،طرد شدگان و شبكه هاي در سايه است .
سلامت يك شهر به معناي مشاركت و نه صرفا”نظاره گري است.
اتصال نوعي نوآوري است مشاركت واتصال بايستي مدلي از عدالت اجتماعي ارايه كند كه هدف اصلي آن تحقق خير عمومي و فرانسلي باشد.عدالت اساسا”براي تحقق خير عمومي است.ما عموم غايب داريم :عمومي كه در آينده ظهور خواهد كرد بنابراين خير عمومي را نمي توان با عدالت توزيعي تعريف كرد و تحقق بخشيد (يعني با توزيع عمومي منابع طبيعي خير عمومي حاصل نشود).
مفهوم عدالت اگر كه زوج خودش يعني همبستگي اجتماعي را به همراه خود نداشته باشد ،تبديل به يك نيروي مولد حركت هاي گريز از مركز و پراكندگي مي شود. عدالت و همبستگي اجتماعي بايد به مثابه يك زوج با هم باشند ما در شهرمان به عدالت آن هم به معناي توزيعي آن توجه كرديم و به همبستگي كمتر توجه داشته ايم بايد به مفهومي از عدالت زيست محيطي انديشيد كه در پيوند با مفهوم همبستگي اجتماعي به خود شكل دهد.
قدر اين مردم را بايد دانست…… به اميد فرداهاي بهتر
متن زیبایی احسنت
مهندس عزیز چطورمردم شهری که از خودشون اراده ای ندارن و رای شونو با پول و کارت شارژ …. معاوضه میکنن میتونن همبستگی داشته باشد!!!! به این مردم نميشه اعتماد کرد البته جسارت نباشه اکثریت رو نمیگم اما از اقلیت هم بیشترن این افراد! ! با دیدن صحنه های زشت انتخابات ۲۹ اردیبهشت چطور ميشه امیدی به آبادانی شهرمان داشت ؟؟؟! مگه پست گرفتن و عضو شورا شدن چه ارزشی داره که اینجور خودشونو به آب و آتش زدن که پیروز میدان باشن ؟؟؟ باید تأسف خورد به حال این مردم !!!
مهندس نوروزی در مورد همه چیز صاحب نظر هستن از ورزش گرفته تا محیط زیست تا فضا تا همه چیز چه خوب بود ایشان مشخصا در مورد یک مورد خاص نظر بدهد هر چیزی که گفته میشود ایشان همیشه صاحب نظر هستن مثل یک بنده خدایی شد که پشت تربون قرار میگرفت میگفت شعر از خودم موزیک از خودم و خواننده خودم و….یا مثل اون فوتبالیستی که اوت خودش میزد کرنر خودش میزد و پنالتی و کاشته هم خودش میزد ….