ایل قشقایی باید به جایگاه تاریخی و واقعی خود برگردد ( بخش سوم)
(بررسی توسعه اقتصادی و اجتماعی ایل قشقایی با دیگر ایلات منطقه)
سید ابوالحسن حسینی نیک ؛ نقش اقتصادی ایل قشقایی در طول تاریخ اگر پررنگتر از نقش سیاسی آنها نباشد کمرنگ تر نیست به گونه ای که اتحادیه اقتصادی تشکیل دادند.
حجمی از تولیدات ملی (فراورده های دامی) برعهده آنان بود. ساخت پل زمان خان بر روی رودخانه زاینده رود که در حال حاضر به یک قطب گردشگری برای شهرستان سامان استان چهار محال بختیاری تبدیل شده است. همچنین، احداث باغ ارم شیراز تفرجگاه خانوادگی سران ایل قشقایی در شهر شیراز را می توان نام برد. از سوی دیگر برادران قشقایی با حضور در مجلس شورای ملی و سنا، توانستند ضمن افزایش نفوذ و اقتدار سیاسی خود با نزدیکی به مراکز قدرت و با استفاده از موقعیت پیش آمده تلاش های خود را به منظور بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایل قشقایی و مناطق همجوار افزایش دهند.
برادران قشقایی
از جمله این اقدامات تلاش و پی گیری یک سلسله طرح های عمرانی از قبیل: طرح جاده شیراز – فیروز آباد- بوشهر، طرح کارخانه قند آباده، طرح سد رودخانه قره آغاج، احداث راه آهن جنوب (از مواد قطعنامه نهضت جنوب) و ارائه طرح آن به مجلس توسط خسروخان، محوطه سازی آستان حضرت احمد بن موسی (ع) با هزینه شخصی ناصرخان، اخذ مجوز و تاسیس یک دانشکده پزشکی و پرستاری با موافقت تیمسار زاهدی و همکاری دکتر قربان در شیراز (که در چند سال بعد پایه گذار همین دانشکده پزشکی شیراز شد که در حال حاضر شهرت جهانی دارد)، و دیگر طرح های عمرانی در فیروز آباد که مقر اصلی قشقایی ها بود معطوف گشت.
آنان علاوه بر جلب نظر دولت به منظور اختصاص بودجه برای طرح های عمرانی، خود نیز با سرمایه شخصی تأسیساتی از جمله: خرید سه ژنراتور برق برای اقلید، فیروز آباد وآباده، اهداء زمین و احداث یک دستگاه بیمارستان و یک مدرسه نه کلاسه در فیروز آباد را می توان نام برد. در کنار طرح های عمرانی فوق سران قشقایی به منظور ارتقای سطح فرهنگ و دانش فرزندان عشایر، طرح احداث سه باب دارالتربیه عشایری در شهرستانهای شیراز، فسا و فیروز آباد را مطرح کردند. این طرح که از جانب ناصر خان مطرح شده بود با موافقت رزم آرا مواجه و دستورات لازم مبنی بر پرداخت اعتبار آن صادر شد.
اما با توجه به محدوده زمانی که مد نظر نگارنده در این نگارش می باشد، مردم و ایلات منطقه کهگیلویه و بویراحمد فعلی که بخش سردسیر آن جزو استان فارس و بخش گرمسیر جزو استان خوزستان محسوب می شد، یکی از توسعه نیافته ترین ایلات کشور بودند. در بعضی از مناطق استان آن هم برای افراد خاص و متنفذ مدرسه (باشت، تل خسرو، سی سخت) وجود داشت. چیزی به اسم دارالتربیه و بیمارستان (حتی یک بهداری کوچک) وجود نداشت. بیشتر مردم این ایلات با کوچکترین امراض زندگی آنان به خطر می افتاد.
درست است که عقبه ایل خانی و ایل بیگی گریِ کلانتران و سران ایل قشقایی به جانی خانی بنیانگذار ایل قشقایی بر می گردد اما این یک واقعیتی است که سطح تحصیلات و سواد سران قشقایی با سران و کلانتران ایلات منطقه کهگیلویه در این محدوده زمانی قابل مقایسه نیست. سران ایل قشقایی به خصوص فرزندان صولت الدوله تحصیل کرده فرنگ (دانشگاه آکسفورد و ردینگ) و مسلط به چند زبان زنده بین المللی دنیا از جمله انگلیسی و فرانسه بودند. خسرو خان قشقایی فرماندار فیروزآباد فارس شد. و شاید بیشتر به همین خاطر بود که در مجلس شورای ملی و سنا جلوه گری می نمودند و مجلس را از کار می انداختند یا منحل می کردند. و بعد از تبعیدشان به اروپا هم توانستند رابطه مستقیمی با جمال عبدالناصر رئیس جمهور کشور مصر برقرار کنند و نقش مهمی در راه اندازی روزنامه باختر امروزِ آن روز داشتند به گونه ای که چاپ دوم آن در مونیخ آلمان منتشر شد.
با همکاری عبدالناصر تعدادی از دانشجویان ایرانی از جمله قشقایی ها را به مصر برده اند و در آن جا آموزش چریکی دیده اند. کاری که شهید دکتر مصطفی چمران هم در آن حضور داشت. این دوره ها چند سال به طول کشید و از گروه خسروخان حدود ۵۰ نفر و از سایر گروه ها ۲۵۰ الی ۳۰۰ نفر در مصر دوره چریکی دیدند. از قشقایی ها می توان به کامبیزخان قشقایی, انوشیروان جانی پور, حسینقلی فارسیمدان و پرویز ضرغامی باصری اشاره کرد.
از دهه ۳۰ تا ۵۰ این محمد بهمن بیگی یکی از فرزندان و اَبَر مرد های نه فقط ایل قشقایی بلکه کشور بود که توانست انقلابی اجتماعی و فرهنگی در عشایر کشور به خصوص بخش سردسیر استان ما به وجود آورد که برای همیشه در تاریخ ماندگار به گونه ای که مفتخر به دریافت نخستین جایزه فرهنگی (۱۳۵۳) از طرف سازمان یونسکو شدند.
زنده یاد محمد بهمن بیگی
در زمانی که برداران قشقایی به دنبال احداث طرح جاده شیراز – فیروز آباد- بوشهر و ساخت جاده قیر به جهرم بودند در اکثر نقاط استان ما جاده مواصلاتی و حتی خاکی وجود نداشت و بیشتر خر رو بوده است. هنوز چیزی به اسم استان کهگیلویه و بویراحمد در نقشه سیاسی کشور وجود نداشت. جدا از صنعت نفت در گچساران تاریخچه صنعت در استان کهگیلویه و بویراحمد به سال ۱۳۵۴بر می گردد. یعنی کارخانه قند یاسوج که اولین مدیر عامل آن هوشنگ امیراحمدی بود. اما طرح کارخانه قند آباده به دهه ۳۰ بر می گردد. سابقه ساخت اولین سد در استان ما به بعد از انقلاب بر می گردد اما طرح سد رودخانه قره آغاج باز به دهه ۳۰ بر می گردد.
نتیجه گیری
براساس تقسیم بندی موسسه تحقیقات اجتماعی و سالنامه آماری مقایسه وزن سیاسی و… ایل قشقایی با دیگر ایلات استان طبق مکانیزیم های توسعه با ایلات استان ما در محدوده زمانی مشروطه تا قانون اصلاحات ارضی ۱۳۴۲ قابل مقایسه نیست و کفه ترازو کاملاً به طرف ایل قشقایی سنگینی می کرد. ایل قشقایی را باید ایلی توسعه یافته و همتراز با ایل بختیاری دانست. این در حالی ست که ایلات منطقه کهگیلویه توسعه نیافته، از ایل کوچکتر و از طایفه بزرگتر بوده است.
در طول تاریخ گرایشهای ملی گرایانه در ایل قشقایی نسبت به دیگر ایلات کشور تبدیل به یک سنت شده است. در دوره ایلخانگری صولت الدوله و فرزندانش آنچنان قدرتمند بود که تبدیل به بازیگرِ قدرتمندی نه فقط در منطقه بلکه در سطح ملی و بین المللی شد که موازنه قدرت حاکمیت های ایران و انگلیس را بارها به هم زده و گاهاً تا حدی بوده که به استعفا و تغییر حاکمان فارس و وزراء و حتی انحلال مجلس در تهران می انجامید. اوج آن در حمایت از ملی شدن صنعت نفت بوده است.
از یک طرف با به قدرت رسیدن رضاخان تا شهریور ۱۳۲۰ و همچنین با وقوع کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲چهل سال از عمرشان را در جنگ، حصر و تبعید بر باد دادند و از هستی ساقط شدند به گونه ای که صولت الدوله به خاطر مبارزه با انگلیس دو دختر شیرخوار خود را از فرط تشنگی بر روی دستان مادرش یعنی بی بی خدیجه کشکولی از دست داد.
و از طرف دیگر، این یک واقعیت تاریخی است که ایلات منطقه کهگیلویه تا قبل از اصلاحات ارضی و غائله گجستان ۱۳۴۲ بیشتر تابع تحرکات سیاسی بختیاریها و قشقاییها بودند. به گونه ای که مستوفی الممالک برای رفع اتهام صولت الدوله ایلخان مقتدر قشقایی در تحریک ممسنی و بویراحمدیها در جنگ دورگ مدو ۱۳۰۷ از خود مایه گذاشت. اما با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یک مرتبه ورق به ضرر قشقایی ها برمیگرده و فصل جدیدی در حیات سیاسی ایل قشقایی و ایلات منطقه کهگیلویه باز می¬شود که مصادف با آغاز افول ایل قشقایی و شروع تازه ای برای ایلات منطقه کهگیلویه به خصوص ایل بویراحمد در سپهر سیاسی ایران زمین شد که از حوصله این نگارش خارج است و نیازمند به یک پژوهش مجزا می باشد.
به هر حال، هدف نگارنده از این مقایسه تطبیقی، اولاً ایجاد دیدی کاملاً واقع بینانه و افقی تازه در مخاطبین این نگارش می باشد. دوماً، بزرگان، نخبگان و به طور کلی نسل فعلی ایل قشقایی باید به چنین پیشینه تاریخی همیشه افتخار و به خود ببالند و با غرور سرشان را بالا بگیرند و سعی کنند این نقش سیاسی در هیچ دوره ای از زمان کمرنگ نشود و آن را باز تولید کنند. چون حیات ایل قشقایی به نقش سیاسی آن بستگی دارد. در غیر اینصورت این ایل دچار شکاف و تفرقه روز افزون شده و از صحنه معادلات سیاسی و اجتماعی منطقه ای و ملی ایران کنار زده خواهد شد. پس نقطه قوت ایل قشقایی در اتحادشان بوده به شرطی که اهل هیچ گونه مماشات و معامله نباشند و زندگی سیاسی آنان نباید پوسیده، مدفون و از حرکت بایستد.
گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب
گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز
گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند
توی گهواره چوبی پسری هست هنوز
آب اگر نیست نترسید، که در قافله مان
دل دریایی و چشمان تری هست هنوز
گرگ ها خوب بدانند که این ایل غریب
ره صد ساله خون پدران است همی
درود بر دکتر حسینی عزیز اما تاافرادی لمپن و فرصت طلب مثل پرویزی طاهری کریمی و کاویانی هستند نمیشه ترکها به نتیجه مطلوب برسند
قشقایی رو زنده کردی و هویت جاودانه ای به آنها دادی واقعا لذت بردم
درود قلمت همیشه روان
مردان با انصاف توانایی برزبان آوردن حرف حق را دارند
قشقایی امروز حالش خوش نیست دچار مردانی شده است که از تاریخ قشقایی هیچ نمی دانند و در فکر معامله سیاسی به نام این ایل بزرگ هستند.
اولا دستت درد نکند دوما در جواب اینکه قشقایی را زنده کردید عرض میکنم قشقائی همیشه زنده بوده وهست وچون فولکلوریک واقتصاد واداب ورسوم ومعارف خود را دارد نمیمیرد همچنانکه البته نه با این اسن که از پیش از مادها وحتی سومری ها بوده اند وتشکیل دهنده مادها دبعد هخامنشیان در فارس ودیگر جاها بوده اند هر کس قبول نداره بیاد با هم متر کنیم همانطور که رد پای این انسانهای فرهنگی وجنگی وتوسعه یافته که یادگار ایرانی اصیل بودن انهاست را میشود در همه ادوار تاریخی از الله وردی خان وامامقلی خان تا بالاتر وپسین تر میتوان دید که پاسداران این کشور بوده اند واجازه ندادند مثلا بندعباس را پرتعالیها بالا بکشند یا انگلیسی ها از جنوب رخنه کنند وهر مبارزه ای هم بود با پشتوانه قشقایی وایلخانان سالم وپدر این ایل بوده است که در یک تحقبق جامع وتاریخی وسوابق سایر ایلات میتوان متوجه شد که بسیاری از رسم ورسوم وعادات واداب ابتدا از این ایل برخاسته است که یادگار اقوام عیلامی پیش از تاریخ فلات ایران بوده است
اولا دستت درد نکند دوما در جواب اینکه قشقایی را زنده کردید عرض میکنم قشقائی همیشه زنده بوده وهست وچون فولکلوریک واقتصاد واداب ورسوم ومعارف خود را دارد نمیمیرد همچنانکه البته نه با این اسن که از پیش از مادها وحتی سومری ها بوده اند وتشکیل دهنده مادها دبعد هخامنشیان در فارس ودیگر جاها بوده اند هر کس قبول نداره بیاد با هم متر کنیم همانطور که رد پای این انسانهای فرهنگی وجنگی وتوسعه یافته که یادگار ایرانی اصیل بودن انهاست را میشود در همه ادوار تاریخی از الله وردی خان وامامقلی خان تا بالاتر وپسین تر میتوان دید که پاسداران این کشور بوده اند واجازه ندادند مثلا بندعباس را پرتعالیها بالا بکشند یا انگلیسی ها از جنوب رخنه کنند وهر مبارزه ای هم بود با پشتوانه قشقایی وایلخانان سالم وپدر این ایل بوده است که در یک تحقبق جامع وتاریخی وسوابق سایر ایلات میتوان متوجه شد که بسیاری از رسم ورسوم وعادات واداب ابتدا از این ایل برخاسته است که یادگار اقوام عیلامی پیش از تاریخ فلات ایران بوده کاست
درود
تسلط شما بر تاریخ معاصر ستودنیست
خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
قشقایی این روزها حالش خوش نیست و خود را باخته است . سوداگران آن همه عزت و عظمت را نمی بینند و حقیرانه بدنبال منافع شخصی عزت ایل را قربانی می کنند.
بخدا امثال شما توهم میزنید
عزیزم وقتی میگن دهکده جهانی توهم نیست
توهم شمایید که هنوز در هزار و دویست و سی سیر میکنید
قوم قشقايي با اصالت و ريشه دار بايد جايگاه سياسي و اجتماعي خود را در كشور مجدد پيدا نموده و نقش افريني نمايد
تشكر از جناب حسيني نيك و درود خدا بر خاندان اين مرد
ائلم قشقایی باید همه قشقایی متحد بشن با جمعیت ۱ میلیون یک استان تشکیل بدیم
ائلم قشقایی باید همه قشقایی متحد بشن
باید متحد شویم