فانوس زاگرس؛
آیا “اصولگرایان تحول خواه” می توانند از تاجگردونیسم و اصولگرایان سنتی عبور کنند؟!
سروهای آزاد؛ مدتهاست بحث چرخش نخبگان لق لقه زبان افرادی خاص در این شهر شده است و چنان آن را بر زبان می رانند که گویی هموار کننده مسیر چرخش این چرخ خودشآن بوده و هستند.
چرخش نخبگان کلید واژه ای است که مدتی است سوژه محافل و تریبونها شده است.
اما چرا به یکباره و بعد از مطرح نمودن این مهم به بحثی داغ در محافل و سوژه ای برای رسانه ها تبدیل نگردید؟
در ادوار مختلف انتخابات مجلس در شهرستان به جز یک مورد اتفاقی آن هم در جناح راست که منجر به انتخاب نجفی رهنانی شد دیگر هیچ گاه دو طیف فکری چپ و موتلفه هیچ تغییری در انتخاب گزینه های خود نداشته و حتی هیچگونه آلارمی به جامعه و بدنه اجتماعی شان نشان نداده اند که گزینه های ایده ال تان برای مدیریت و حاکمیت چه کسی میتواند باشد.
به این صورت که در این مدت هر دو جریان چپ و موتلفه هیچگاه نخواسته اند که عنان حاکمیت مردم را به دست خود آنان دهند و همیشه سعی بر این داشته اند به جای انها اندیشیده و تصمیم بگیرند.
گفتیم در این چند دوره رقابتهای مجلس دو جریان و طیف مرسوم چپ و موتلفه و امروزه جمنا و اصلاح طلب هر گاه و در روزها و ماههای منتهی به هر انتخابات بدون بررسی ذخایر انسانی و نخبگانی خود! دست در چنته می برند و مهره های تکراری خود را به مردم تحمیل می کنند.
جریان فکری موتلفه منهای مرحوم نبی زاده هر دوره انتخابات بدون کوچکترین تاملی در ذخایر جوان و استراتژیکش، موحد، سید قدرت حسینی و علیمراد جعفری را مهره های عرصه مبارزات مجلس معرفی می کنند و این امر در صورت تحرکی بنیادین، یحتمل فرسایشی خواهد بود.
اما در سوی دیگر این بازی و در جریان اصلاح طلب که چندی است کلا مدیریت تصمیم درست را از دست داده اند و دیگر نقش رهبری را در طیف خود نمی توانند بازی کنند! در هر دوره انتخابات ناخواسته به سمت تاجگردونیسم می روند حتی در دوره ای که رحیمی هم منتخب مکتب تاجگردونیسم بود!
ظاهرا طیف سنتی اصلاحات دیگر توان این چرخش از تاجگردونیسم به سمت ذخایر جوان خود را نخواهد داشت و باید منتظر بمانیم طیف جدید جریان اصلاحات آیا می توانند با دیگر تحول خواهان در جریان اصولگرا فضای بسته تصمیمات را شکسته و از تاجگردونیسم در اصلاحات و حسینی، جعفری و امثال موحد در جریان اصولگرا عبور کنند؟
