عربده کشی با زبان قلم و شانتاژ رسانه ای طرفداران شهردار دهدشت

فانوس زاگرس؛

روز گذشته مطلبی به تحت عنوان：“جوابیه ای به یادداشت：” کارت زرد به شهردار دهدشت” (اینجا بخوانید)

به قلم سعید رضوی در پایگاه خبری فانوس زاگرس منتشر شد.

یعقوب درویشیان فعال رسانه در حوزه کهگیلویه که یادداشت فوق جوابیه ای به یادداشت قبلی اش بوده به یادداشت منتشر شده پاسخ داد.

در یادداشت ارسالی یعقوب درویشیان آمده است：

عربده کشی با زبان قلم و شانتاژ رسانه ای طرفداران شهردار دهدشت

به قلم یعقوب درویشیان

اللهُ علیم به ذات الصُّدور

با عرض ادب به محضر خوانندگان فهیم رسانه ی وزین فانوس زاگرس.

درجوابیه ی آقای سعیدرضوی، نکاتی چند رامعروض میدارم و قضاوت را به جامعه میسپارم.

ازخداوند میخواهم مرا از لغزش قلم قبل از اندیشه و لغزش اندیشه قبل از قدم محفوظ بدارد.

آنچه در نوشتار قبل بنده به رشته ی تحریر درآمد، تنها بخشی از مشاهدات عینی این جانب در سطح شهر ومطالبات مردمی بود که به درایت شورای پنجم و انتخاب شهردار جدید ایمان دارند. نوشتم تا بلکه گره ای از مشکلات گشوده شود. خواهم نوشت تا انسانهای غلفت زده به رسالت خویش برگردند. قصد تخریب نداشته و ندارم و هدفم تذکربوده که آیات الهی به مومنان میفرماید:( فَاِّنما انتَ المُذکر).

جناب رضوی نوشته اند کدام کمیته ی داوری مرا تایید کرده است!!! تعجب میکنم که ایشان میدان خدمت را با کارزارسیاست اشتباه گرفته و برای متهم کردن بنده کم مانده است اوراق هویت طلب نماید.

بهتراست جنابتان به جای انحراف افکارعمومی و برائت از شهردار و خط و مشی ایشان و سوال و جواب بنده، باصراحت وصداقت بیان از ابتدا رای به محکومیت این جانب میدادید و این همه صغری و کبری نمی بافتید.

بنده به عنوان یک شهروند حق دارم که نه تنها شهردار بلکه تمام مسولان را در جهت احقاق حق عامه ی مردم تحلیل نمایم. من یک شهروندم و ازپرداخت عوارض و مالیات شهروندان، چرخ تشکیلات شهرداری میچرخد و لازم و ضروری است که شهردار به تمام شهروندان خدمات شایسته ای ارائه بنماید.

شهردار موظف است رضایت عموم شهروندان را جلب نماید. بنده یک شهروندم و مطالبه گر ؛ پس نیازی به تاییدیه از کسی یا جایی ندارم. رسالت انجام وظیفه و حقوق شهروندی به من اجازه داده تا به شهردار تذکر و حتی اخطار بدهم.

نوشتید قصد ورود به این مبحث رانداشتید ، پس چرا ورود کردید؟ اگر احساس دَین دارید پس چرابه مسولان تذکر ندادید تا بنده ی بدون صلاحیت جور جنابتان را نکشم؟

بنده نگاه قومیتی و سیاسی را ردمیکنم و مخالفتی باکسی ندارم ولی عهد برادری هم با مسولی نبسته ام اما از سَر صدق به تحلیل برخی مشکلات پرداخته ام و این روند ادامه خواهد داشت.

از نوشتارتان نیک واضح است که شما در خواب ناز بودی نه بنده. آقای برخه در دهه ی هشتاد قریب پنج سال ریاست آبفای شهری را عهده دار بوده اند و ضعف مدیریت ایشان در اجرای طرح فاضلاب بوده است.

آقای برخه به عنوان مامور به خدمت در فرمانداری کهگیلویه وناظر انتخابات سال ۹۶ و مشاورفرماندار در امورشهرداری به مدت دوسال حضور داشته اند و بیشترین اطلاعات رادر حوزه ی مشکلات شهرداری داشته و دارند وضعف مدیریت ایشان جایی است که بااطلاع ازمسائل شهرداری در جلسه ی تودیع خودش با فرافکنی و اعلام بدهی ها ومشکلات شهرداری عملا راه فرار از مسولیت پذیری را برای خودشان هموار میکنند.

زمانی که رسانه ها از تعویض شبانه ی قفل اتاق انفورماتیک و اطلاعات شهرداری خبر دادند من در میان مردم شهر برای عاقبت به خیری شورا دعا میکردم، شما کجابودید؟
تغییرات نیروی انسانی، اولویت مدیران میباشد که بنده به انتخابهای جناب شهردار اعتراضی نداشته ام بلکه ایشان به معترضان التفات داشته اند. هیچ کس نمیتواند در انتصابات یک مدیر دخالت کند ولی در آینده معلوم خواهد شد که با تشکیل شرکت های خدماتی چه اشخاصی به کارگیری خواهند شد….

درمورد داد زدن و برخوردنامناسب شهردار کافیست بدانید استناد من سایت خبری نبوده بلکه واقعیت رفتار شهردار با نماینده ی اهالی تقاطع خیابان شهیدنورالدینی با کمربندی بوده که دوستان شما اشتباه به سمع و نظرتان رسانده اند و بنده قیاسی بین دوشهردارفعلی وقبل در نوع رفتار غیراسلامی را گوشزد کرده ام.

اینکه بنده کجا بوده ام مهم نیست، مهم این است که اکنون به عنوان یک شهروند حضور دارم. شما بفرمائید وقتی حضور داشتید چه اقدامات مفیدی انجام دادید؟ بنده در دوره ی قبل بارها از مشکلات شهروشهروندان نوشتم و هم عملکردجناب تخشا وهم شورای چهارم رابه بوته ی نقدوتحلیل کشاندم که کافیست به آرشیو رسانه ها مراجعه نمایید اما کاش شما ذره ای از خدمات ارزنده تان رابیان میفرمودید تا برهمگان محرز می شد شما ودوستانتان زیرکدام درخت آلبالو قانون جذب آرا را به نیروی جاذبه ی کارت شارژ و حلب های روغن کشف نمودید!!!

“مدادالعما افضل من الدما الشهدا”.. قلم میتواند به جامعه رشد یا سقوط هدیه کند..در جایی دیگر شما اصل موضوع را نمیبینی و جهت پاک کردن صورت مساله به قیاس پرداخته ای.. تابلوی مزین به نام یک شهید در انبوهی از زباله مشخص وهویداست. تذکر دادیم تا شهرداری به معابر کمتر برخوردار رسیدگی کند و با تعمیر ونصب مجدد تابلوی شهید حرمت ها و شئونات رعایت شود، اما؛ وا اسفا از استدلالها و سفسطه هایتان. برخی از دوستداران شهردار نوشتند زباله نیست و نخاله هست؛ شما گفتید از دوره ی قبل به جامانده؛ دیگری می گفت ：خودت آچار ببر درستش کن… شما و مسولانی که حرمت شهدا را نگه نمیدارید پس چگونه قصد خدمت در نظام مقدس جمهوری اسلامی را دارید؟ همین شهدا بر زمین افتادند تا ما ایستاده زندگی کنیم.

زمان خریدو مناقصه ی پایه های روشنایی نصب شده در کمربندی دوم مورد جدل و مناقشه نیست؛ تحلیل این بود وقتی نقاط کمتر برخوردار درشهر داریم چرا باید در این محل “”محل سکونت شهردار””خدماتی ارائه شود
که ازنقاط مناسبتر شهر میباشد.

متاسفم که جوابیه ی شما چکیده ای از حملات برخی آقایان درگروه هاو رسانه های مجازی به بنده و توضیحات سخنگوی شورای پنجم و مکالمات تلفنی برخی از دوستان جناب برخه در خصوص همین تحلیل میباشد..برخی انتقاد دارند که هنوز زود است شهردار را قضاوت کنیم، به سمع و نظر آقایان میرسانم به هیچ عنوان قصد قضاوت ندارم زیرا معتقدم عملکرد یک مدیر حاصل همین بازه های زمانی کوتاه در بلندمدت میباشد و جناب شهردار و دوستان باید به طور روزانه از کارکرد خویش تراز بگیرند و معیار موفقیت خویش را در همین روزها بدانند.

درموضوع تاکسیرانی بهتراست بدانیم این مجموعه از زیر شاخه های شهرداری ها میباشد و از اینکه بنده رابه مطالعه و انصاف تشویق فرمودید از شما کمال امتنان را دارم.

در پایان:

درپی انتشاریک تحلیل ساده از طرف بنده، طیف قلم به دست و طرفداران شهردار، چنان انقلاب اعتراضی و محاکمات گروهی به راه انداخته اند که باید برای اکثریت این گاندی ها و نهروها افسوس خورد. افرادی که تلاش کردند تا با اِعمال فشارهای روانی و رفتاری ، تماس های تلفنی و حاشیه سازی در فضای مجازی بنده را تخریب چی قلمداد کنند و خود و انتخابشان را عامل نجات دهدشت. آنهایی که قصد داشته و دارند تا باساکت کردن منتقدین شهرداربه سبک اروپای شرقی در زمان جنگ سرد ، زمینه را برای توهمات ذهنی خویش و دوستانشان هموار کنند بدانند:

ما گر ز سر بریده می ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم.

جایی که سخنگوی شورا وکیل مدافع شهردارمی شود و برخی وظیفه ی دفاع از شهردار را واجب شرعی می دانند ؛ یاد آور میشوم:

آقایان عزیز: مشکلات بودند، ضعف ها بودند و آقای برخه برای حل مشکلات آمدند. اگر همه چیز آرمانی بود و مشکلی در جامعه نداشتیم یقینا در برابر هم موضع نمیگرفتیم. به یقین مشکلات ادوار گذشته، ارثیه ی شهردار فعلی میباشد که آقای برخه باید برای حل آنان چاره اندیشی نمایند.

آقای برخه دوسال مشاور فرماندار در امور شهرداری بوده اند و قطعا از تمام مشکلات آگاهی داشته و دارند. ایشان برای تصاحب منصب شهرداری جنگید، لشکرکشی کرد و رایزنی فراوان نمود.

نیک مستحضرید که جناب برخه از شورای چهارم قصد فتح دروازه های شهرداری راداشتند و انشقاق شورای چهارم و فرایند قومیت گرایی در آن شورا حاصل تفکر تحمیل جناب برخه به عنوان شهردار بوده است.

اینک دوستان و مشاوران جناب شهردار باید بفهمند که نباید از یک تحلیل و انعکاس مشکلات و یا به زعم آنان یک نقد ( حتی مغرضانه) این چنین آشفته شوند.

به استناد سخن مشاور رسانه ای شهردار: هر شهروند یک شهردار.

پس لطفا آستانه ی تحملتان رابالاببرید . نقدها رابپذیرید و دست از شانتاژ رسانه ای و حمله به منتقدان بردارید.

مردم عملکرد شما رامیبینند نه نقد منتقدان را.

وقتی لایروبی یک جدول و شستن یک خیابان را رسانه ای می کنید آن لحظه شما وظیفه ای را که درقبالش حقوق میگیرید به رخ مردم میکشید فلذا از رسانه ای کردن ضعف هایتان نهراسید.

هرشهروند یک رسانه.