“لزوم بازنگری در مدیران کهگیلویه و بویراحمد در دولت دوازدهم”

فانوس زاگرس؛

لزوم بازنگری در مدیران در دولت دوازدهم
به قلم داراب بازیار عبدالسلیمانلو
انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم یکی از جناحی ترین انتخابات ریاست جمهوری در در دو دهه ی اخیر بود و این انتخابات تمامی خط و مرز های جناحی را مشخص کرد.اصولگرایان در ابتدا با شکل دادن گروهی موسوم به جمنا سعی در چهارچوبی کردن کاندیداهای رقیب روحانی در این انتخابات داشتند تا بتوانند بر آنها در صورت پیروزی تسلط بیشتری داشته باشند. اما با گزینه های خروجی این گروه از همان ابتدا دچار اختلاف و تشدد در بین افراد شد و این گروه که ماه ها برای رقابت با روحانی برنامه ریزی کرده بودند نتیجه ی تاثیر گذاری نداشتند و بیشتر موجب اختلاف در بین نیروهای آنها شد.

در این بین تعدادی از گزینه های خروجی جمنا نتوانستند از تاییده ی شورای نگهبان عبور کنند و گزینه ی اول این گروه یعنی رئیسی هم اعلام کرد که بصورت مستقل و فراجناحی کاندیدا شده است.این شد که در نهایت با نتیجه ی تایید صلاحیت ها رقیبان روحانی در انتخابات مشخص شد و با قربانی شدن قالیباف در مناظره ها در نهایت گزینه ی نهایی اصولگرایان رئیسی شد و این جناح تمام تخم مرغ های خود را در سبد رئیسی چیدند،تا در این کارزار شاید بتوانند روحانی را که کاندیدای مورد اجماع اصلاح طلبان و اعتدال گرایان بود، شکست دهند.

اما با توجه به سابقه ی رئیسی و عدم سوابق اجرایی ایشان،نتوانستند به غیر از آرای جناحی و قسمتی از آرا ناراضیان از دولت روحانی بقیه را قانع کنند که به رئیسی رای بدهند.انتخابات گذشته نشان داد که قدرت و پایگاه مردمی هر جناح در جذب آرا چقدر است.البته شاید برای روحانی این رقابت یه خورده سنگین بود اما از طرف دیگر همانطور که در ابتدا به آن اشاره شد این انتخابات حد مرز ها و رفیق و رقیب ها را مشخص کرد.یعنی اگر بعد از انتخابات سال ۹۲ اصولگرایان می خواستد دولت روحانی را از جنس خودشان نشان دهند تا شاید سهمیه ای از تقسیم غنائم قدرت به دست بیاورند اما در این دوره تمام قد برای شکست آن تلاش کردند و شکست سختی هم خوردند.

یعنی اصولگرایان کار را برای روحانی در انتخاب مدیران و وزرای خود در دولت آینده خیلی راحت کردند.اگر قسمتی از اصولگرایان در سال ۹۲ سهم خواهی از دولت داشتند اما در دولت پیش با توجه به مقابله ای که با روحانی داشتند، نمی توانند کوچکترین سهمی را مدعی بشوند.در این بین یک موضوع دیگری را که این انتخابات برای خود روحانی محرز کرد وجود مدیران و نیروهای ضعیف در بدنه ی دولت بود که حتی نتوانسته بود در چهار سال گذشته عملکرد چهارساله ی دولت را به خوبی برای مردم بخصوص مردمانی که دسترسی به خبرها و اطلاعات نداشتند، تشریح کنند.

با توجه به این تجربیات بسیار خوب که در این انتخابات برای روحانی بدست آمد دولت او باید دو نکته در در آینده در انتخاب مدیران خود مد نظر قرار بدهد.اولا اینکه مدیران را از گروهی انتخاب کند که یک هم سویی حداقلی با دولت و حامیان فکری خود داشته باشد نه اینکه از مسئولانی باشند که بیشتر چوب لای چرخ دولت قرار بدهند.

دوما مدیرانی شایسته ای را انتخاب کند که بتوانند زحمات و عملکرد دولت را بخوبی به سطح پایین تر جامعه انتقال دهند.پس با این نکات اشاره شده این انتظار از روحانی می رود که با تشکیل دولت دوازدهم یک بازنگری در تمام مدیران خود از بالا تا به پایین داشته باشد تا بتواند مطالبات این حجم از کسانی که در حمایت از او در انتخابات ۲۹ اردیبهشت متحمل تمام تهمت ها و ناملایمتی ها شدند را پاسخگو باشد و خواسته های آن ها را برآورده کند.