در رثای زنده یاد علی خواجوی
دکتر روح الله قابضی ؛
متاسفانه ویروس منحسوس کرونا یکی از مردان بزرگ و نامدار عرصه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی منطقه گچساران ، استان و کشور را از ما گرفت.روح بلند علی خواجوی غریبانه اسمانی شد و دوستان و هم شهریان و همفکرانش در منطقه و کشور را دربهت و غم و ناراحتی فروبرد. سابقه اشنایی حقیر با ایشان از دوران دبیرستان و در آستانه انتخابات دوره سوم مجلس شروع و تا زمان حیاتش ادامه داشت. این مصیبت انقدر ناباورانه و ناگهانی است که برایم بسیار سخت است از کلمه مرحوم در خصوص این مرد بزرگ استفاده کنم.متاسفانه شرایط خاص ناشی از بیماری کرونا اجازه نداد انطور که شایسته و بایسته بود تشییع و از ایشان تجلیل شود. عموم مردم گچساران به خصوص آنهایی که خود را اصلاح طلب می دانند همه به ایشان مدیون هستند.در این خصوص در ایام گذشته مطالب زیادی نیز از طرف دوستان ملی و منطقه ای به رشته تحریر درامده است. کمترین ادای دین حقیر به این عزیز در این شرایط گرامیداشت یاد و خاطره و زنده نگه داشتن و ترویج اندیشه های این مرد بزرگ با نوشتن این مطلب است. به جرات می توان گفت با توجه به جمیع ویژگیها و خصوصیاتی که ایشان داشتند سالها باید زمان بگذرد تا دیگر بار چنین فردی در عرصه سیاست پا به عرصه بگذارد .در واقع علی خواجوی را می توان یکی از مصادیق شعر زیر دانست که میگوید.
عمر بسیار بباید پدر پیر فلک را که دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
در این نوشتار دو بعد شخصیتی ملی و منطقه ای علی خواجوی مورد بررسی قرار گرفته است. از بعد ملی ایشان یک مصلح و سرمایه اجتماعی در کشور و منطقه جنوب به شمار می رفت. از جمله مردان مجاهد خستگی ناپذیری بود که مبارزات خود را قبل از انقلاب اغاز کرده بود و تا زمان حیات نیز ادامه داشت.در واقع خط ومشی خود را از قبل از انقلاب تعیین و تا زمان حیات نیز بر ان پای فشرد.از نظر سیاسی در جناح یا جریان اصلاح طلب قرار داشت.اما سیاست را از زاویه ونگاه خاص خود می فهمید و تعقیب می کرد.اصولا هدف از فعالیت سیاسی و عضویت در گروه ها و احزاب سیاسی کسب قدرت است.کسب قدرت از نوع مشروع و قانونی ان امر پسندیده ای است.انچه ناپسند بوده و نکوهش می شود کسب قدرت به طرق دیگری از جمله تهدید ، تطمیع، تدلیس و سایر بد اخلاقی های رایج دیگر است. روال معمول فعالیت های سیاسی این گونه است که معمولا دارای دو فصل زمستان و بهار هستند. در مقطع زمستان باید تلاش و مبارزه و مجاهدت کرد و فصل بهار نیز دوران وفور نعمت و تقسیم غنائم و برخورداری از مواهب موجود است.انچه در جریان های سیاسی در سطح کلان مشاهده می شود با کمی شدت و ضعف اغلب در عمل همین گونه است.عموما افرادی که در امور سیاسی فعالیت می کنند به دنبال منافع خود و اطرافیان هستند .مشاهدات میدانی در کشور عموما این را نشان می دهد.به عبارتی دیگر مجموعه عملکردهای سنوات گذشته جناح های سیاسی به گونه ای بوده که فضای عمومی فعالیت سیاسی در کشور این گونه ترسیم شده است .به ندرت پیدا می شوند افرادی که از رهگذر فعالیت های سیاسی دنبال منافع عمومی جامعه باشند. برای این افراد میدان سیاست همیشه زمستان است .چنین کاری ظرفیت و تحمل و پتانسیل خاصی را می طبلد که در کمتر کسی پیدا می شود. به از خود گذشتگی و ایثار و فداکاری نیاز دارد که متاسفانه این روزها در جامعه کمیاب است. علی خواجوی یکی از این معدود افراد است .انسانی که به معنی واقعی کلمه خود ساخته و به بالاترین درجه انسانی یعنی معلمی رسیده بود و در تمام عمر پر برکتش معلم جامعه خویش بود. از زاویه و افقی بالاتر به موضوعات نگاه می کرد .حضور در قدرت و از نوع مشروع ان را هم برای کمک به اصلاح جامعه می خواست نه منافع شخصی و خانوادگی. بر خلاف کسانی که اخلاق و انسانیت را در خدمت قدرت و سیاست می دانند ایشان قدرت و سیاست را در خدمت اخلاق و انسانست می دانست.درواقع می توان گفت حکایت مردانی مثل علی خواجوی را باید در صفحات تاریخ جستجو کرد .در سایه سالها مبارزه و تلاش و ارتباطات گسترده سیاسی از گچساران گرفته تا تهران شناخت و اشراف عمیق و دقیقی از معادلات پیچیده قدرت و فرهنگ سیاسی کشور پیدا کرده و یک صاحب نظر برجسته و تحول گرا در این حوزه بود.علی خواجوی در گچساران ساکن بود اما یک چهره واقعا ملی و ستاره درخشانی در سپهر سیاسی کشور بود. الوده نشدن به قدرت و منافع ناشی از ان در کنار خصوصیاتی شخصیتی نظیر صبر و شکیبایی ، صداقت ، نجابت ،ثابت قدمی ،شجاعت ، گشاده روئی ، دینداری ، احترام متقابل،مردم داری و مردم دوستی و ساده زیستی ،پاک دامنی ،سلامت مالی و اخلاقی،تقوا و پرهیزگاری ،فروتنی و… ایشان را به چهره ای محبوب و محجوب در میان مردم گچساران و کشور وحتی مخالفان سیاسی تبدیل کرده بود.دوره ای که هزینه فعایت های سیاسی در کشور به شدت بالابود ایشان همواره در این رابطه فعال بود و به عنوان یک فرد تاثیر گذار ملی و شناخته شده در جریان اصلاح طلبی در کشور مطرح بود.ابراز تاسفَ و انتشار پیام های پر مغذ از طرف شخصیت های ملی و منطقه ای و احزاب کشوری موید این موضوع است. واقعا از دست دادن ایشان در این مقطع تاریخی حیف بود و جامعه سیاست زده و الوده به رذیلت های اخلاقی َبه چنین افرادی واقعا نیاز داشت. خیلی ها از عنوان اصلاح طلبی استفاده یا به عبارتی دیگر سوئ استفاده می کند. اما خواجوی به معنی واقع کلمه مصداق یک اصلاح طلب واقعی بود. ارمان ها و اهداف واقعی اصلاح طلبی در عملکرد و رفتار و کردار ایشان به وضوح قابل مشاهده بود.هیچ منفعت و مصلحتی او را از مسیر حق و عدل و انصاف و اخلاق خارج نکرد . خواجوی به طور پیوسته در حال مجاهدت و تلاش و فعالیت بود.چه دردورانی که جریان منسوب به ایشان به اصطلاح پیروز میدان بود و یا در دورانی که پیروز میدان نبود.اصولا هدف ایشان از فعالیت سیاسی و کسب قدرت مشروع ان گونه که خیلی از سیاسیون هستند نبود. هدف ایشان کمک به اگاهی جامعه و اصلاح رویه های نادرست و پاسداشت حقوق شهروندی و زدودن پرده های جهل و نادانی و تقویت فرهنگو زیر ساخت های اصلاح طلبی ، گسترش ازادی های مشروع و افزایش رفاه عمومی در جامعه بود.در موارد متعددی با اینکه جریان اصلاحات در راس قدرت بود اما متاسفانه مورد بی مهری قرار داشت اما چون هدف بالاتر و والاتری را تعقیب می کرد هیچ وقت از مسیری که انتخاب کرده بود منحرف نشد.قهر و گلایه نکرد بلکه همواره ثابت قدم و استوار بر مسیری که انتخاب کرده بود حرکت می کرد . در نهایت در همین مسیر و در یک سفر تشکیلاتی به این ویروس منحوس مبتلا و جانش را از دست داد.
سیاست عرصه ورود و خروج افراد مختلف است.اما مهم ان است که وقتی از اسب قدرت به زیر کشیده شوی نزد مردم محبوب باشی و ماندگار .فضیلتی که خیلی ها از ان محرومند.چه بسیارند افرادی که امدند و رفتند اما چون سیاست را به خرده فرمایشات فردی و گروهی و باندی و خانودگی الوده کردند نام و نشانی و تاثیرگذاری و محبوبیتی از انان در جامعه نمانده است. تعداد کمی مثل خواجوی در جامعه محبوب مانده و اثر گذار شده اند .علت ان است که قدرت و سیاست را ابزاری برای رشد خود و خانواده و اطرافیان نمی خواست. به عبارتی سیاست را به عنوان ابزاری برای نام و نان نمی خواست.
در بعد منطقه ای علی خواجوی در طول سالیان طولانی پرچم اصلاحات را در گچساران و بعضا استان کهگیلویه و بویر احمد برفراشته نگه داشت و با پایمردی و تحمل مرارت های فراوان به همراه جمع دوستانش اجازه ندادند چراغ اصلاحات در گچساران به طور کامل خاموش شود. تمام عمر و وقت و انرژی خود را دراین راه گذاشت.اصلاح طلبان گچساران خوب می دانند در موارد متععدی مورد بی مهری خودی ها نیز بود . در حالی که سینه اش مالامال از درد و گلایه بود اما بروز نمی داد و تبسم معنی داری بر لب داشت . همواره ماوا و خانه امید انان بود و با سخنان خود ارامش و امید به آینده را به انان القا می کرد. سهم علی خواجوی از اصلاحات درد و رنج و مسافرت و خودخوری و صبوری و نگرانی و صبر و تحمل بود. از این جهت می توان گفت واقعا مظلوم بود .در دروه ای که جریان اصلاحات در قدرت نبود بخش بزرگی از مصائب پیش امده برای این جریان و خدعه های مخالفان بر دوش ایشان بود .در دوره ای که جریان اصلاحات در قدرت بود به شکل دیگری مورد بی مهری خودی ها قرار داشت.اما چون اهداف متعالی را تعقیب می کرد و به انچه انتخاب کرده بود ایمان و اعتقاد راسخ داشت هیچ وقت خسته و دلسرد نشد. سیاست را با انتظارات شخصی و خانوادگی پیوند نزده بود بلکه سیاست را با اخلاق و ادب و ارتباطات انسانی و مردمی پیوند زد و در این راه ثابت قدم بود. شرافت و آزادگی و حقیقت خواهی را با هیچ چیز معامله نکرد.در عین حال که انسان بسیار مهربان وخندان و دارای روح لطیفی بود فرد شجاعی نیز بود .وقتی پای منافع عموم مطرح بود از شجاعت مثال زدنی برخوردار بود.خود شاهد صحنه ای از شجاعت ایشان بودم.در جریان ابطال انتخابات مجلس ششم در فرمانداری گچساران با یکی از مسئولان بالای امنیتی استانی که صحبت از تهدید مردم می کرد به شدت درگیر شد و چنان فریادی بر سر ان فرد کشیدکه تا ان روز برایم سابقه بود.البته مسئول مربوطه ابتدا نمی شناخت بعد که شناخت مجبور به عذر خواهی هم شد.
علی خواجوی می توانست و این شایستگی و فرصت را داشت که از موقعیت های به دست امده برای خود و فامیل و بستگان مواهب فراوانی به دست اورد .اما هیچ وقت این کار رانکرد و زندگی در کنار مردم با نهایت ساده زیستی و مردم داری را انتخاب کرد.در خاتمه باید این نکته را یاداور شد که منش و روش و سبک زندگی شخصی و سیاسی و اجتماعی علی خواجوی یک مکتب و میراث ماندگاری برای همه مردم است.این میراث باید سرمشق و الگویی درس اموز و پند اموز برای همه افراد به خصوص افرادی که در عرصه های سیاسی و اجتماعی فعالیت دارند باشد. شخصیتی چند وجهی بود و نشان داد که می توان حتی در یک جامعه سیاست زده ای مثل گچساران کار سیاسی کرد اما اخلاق ، ادب ، احترام و کرامت انسانی را نیز رعایت کرد و بین مردم نیز محبوب ماند. نشان داد که می توان فعالیت سیاسی داشت اما دروغ گویی ،ریا ،نفاق، تملق ، چاپلوسی ، چند رنگی ، تهدید ، تطمیع ، بد گویی و زیر اب زنی را از خود دور کرد.نشان داد که می توان کار سیاسی کرد اما صداقت ، شجاعت ، صراحت ،عدالت و انصاف را هم رعایت کرد.نشان داد که می توان چهره ملی و تاثیر گذار بود اما در کنار مردم ، با مردم و همراه مردم در غم و شادی انان شریک بود.نشان داد که می توان فرصت بهره مندی از مواهب قدرت را داشت اما سوئ استفاده نکرد.نشان داد که می توان دستی در قدرت داشت اما نزد موافقان و مخالفان محبوب ماند. نشان داد که می توان قدرت و سیاست را با اخلاق و انسانیت در جهت منافع مردم و به دور از رذیلت های اخلاقی پیوند داد. رجائ واثق دارم تلاش ها و مجاهدت های ایشان نزد خداوند متعال ماجور است. از درگاه احدیت رحمت و رضوان الهی و همنشینی با اولیا الهی برای ان یار سفرکرده مسئلت دارم.
سلام مرحوم علی خواجوی بزرگ مرد طایفه ی نامدار وبافرهنگ کیسفی اتسانی بی نظیر است که مردم گچساران دیگر درهیچ برهه ای مانند وی نخواهند دید.خدارحمتشان کند