دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد و انتصاباتی امید بخش
دکتر روح الله قابضی ؛ چند وقتی است مجموعه دادگستری و سایر دستگاه های اجرائی زیر مجموعه قوه قضائیه در استان کهگیلویه و بویراحمد شاهد تغییرات مدیریتی گسترده ای است.این روند پس از انتصاب جناب اقای دکتر نگین تاجی به سمت رئیس کل دادگستری استان شروع و کماکان ادامه دارد. حقیر از ابواب جمعی قوه قضائیه نیستم و ارتباط کاری چندانی هم با این مجموعه ندارم.اما به عنوان یک ناظر بیرونی که تحولات مدیریتی استان را رصد نموده وشناخت نسبی از بعضی مدیران تازه منصوب شده این حوزه دارم، در یک ارزیابی منصفانه و بیطرفانه معتقدم روند مثبت و امیدوار کننده ای در این زمینه ایجاد شده است و انشا اله تداوم نیز داشته باشد. در ساختار نظام جمهوری اسلامی طبق اصل ۵۷ قانون اساسی قوه قضاییه یک قوه مستقل است که به عنوان ماوا و مرکز دادخواهی مردم مطرح است .اقدامات این قوه نقش مهمی در تامین امنیت و ایجاد اعتماد بین حاکمیت و مردم دارد.به عبارتی دیگر قوه قضائیه با جان و مال و ابرو و ناموس مردم در ارتباط است. به گونه ای که گفته می شود قوه قضائیه عیار سلامت جامعه است.با اغاز کار حاج اقای رئیسی در قوه قضائیه با توجه به مشکلات و مسائل و ذهنیتی که از دوره قبل وجود داشت سیاست کلان نظام و ایشان مبتنی بر بازسازی اعتماد بین مردم و این قوه بوده است .در این راستا اقدامات ساختاری و اداری و مدیریتی امید افرین زیادی در سطح خرد و کلان این قوه صورت گرفته است.یکی از این اقدامات به چینش مدیریتی در این قوه به خصوص مدیریت های استانی برمی گردد . در این نوشتار استان کهگیلویه و بویراحمد مورد بررسی قرار گرفته است.
در انتصابات دادگستری استان نسبت به چند نفر شناخت شخصی و دقیق و نسبتا کاملی دارم. جناب اقای دکتر نگین تاجی رئیس کل دادگستری استان،جناب اقای دیانت رئیس دادگستری گچساران و جناب اقای نارکی رئیس اداره زندان گچساران .بدون اغراق این سه نفر افرادی مومن ،مردمی ، منضبط ،قاطع ، پاک دست، قانونمدار، توانمند،بدون رودربایستی ،بدون وابستگی جناحی و سیاسی ،کاردان و دارای صلاحیت حرفه ای لازم برای این مناصب هستند.سایر مدیران منصوب شده که حقیر شناختی ندارم نیز به احتمال زیاد این ویژگیها در خصوص انها هم صادق است. به عبارتی دیگر مشت نمونه خروار است.با توجه به سابقه و ویژگیهای این افراد می توان گفت این انتصابات به دور از روال معمول در استان ما که مبتنی بر رانت بازی و رایزنی و کسب رضایت و اعطائ سهمیه به افراد وجناح های سیاسی وامتیاز گیری و امتیاز دهی می باشد ، در یک فضای منطقی و مبتنی بر کارامدی و شایستگی و عقلانیت و با هدف خدمت گذاری واقعی انجام گرفته است. معتقدم این پدیده مبارک را باید به فال نیک گرفت .این اقدام یک گام بلند به جلو برای برداشتن برخی باورها و سنت ها و رویه های غلط و نادرست در انتصابات مدیریتی این استان است.امیدوارم روزی این موضوع به بدنه قوه مجریه نیز سرایت نماید.شرایط خاص استان ما و ساختار سیاسی و اداری ان به خصوص قوه مجریه به گونه ای است که همواره انچه بیشتر در انتصابات مدیران ان در اولویت بوده مناصبات سیاسی و قومی وباندی بوده است وانچه کمتر مورد توجه قرار گرفته شایسته سالاری در انتصاب مدیران بوده است.البته این موضوع خاص استان ما نیست و موضوعی ملی و کشوری است. اما در استان ما با توجه به شرایط خاص ان نمود و بروز بیشتری دارد.در واقع باید گفت شایسته سالاری به عنصر کمیاب سیستم اداری ما تبدیل شده است.ابعاد و تبعات این موضوع به اندازه ای است که ضعف مدیریت به عنوان یکی از مهمترین عامل عقب ماندگی و عدم توسعه استان در ادوار مختلف مطرح بوده است.البته این موضوع بیشتر ناظر به قوه مجریه است اما در یک جامعه سیاست زده مثل ما بعضا قوه قضائیه نیز از ان تاثیر پذیرفته است. در استان ما شدت دخالت افرادی بیرونی و باندها و جریانات سیاسی به خصوص نمایندگان محترم مجلس در سیستم اجرائی نسبت به میانگین کشوری بسیار بالاتر است.حتی در مواردی جایگاه و نقش این دو قوه جابجاشده است. از انتخاب مدیران کل تا پایین ترین سطوح مدیریتی با دخالت بیرونی انجام میشود.بعضا نمایندگان محترم مجلس نقش مدیران اجرائی را به عهده گرفته اند به طوری که حتی کوچکترین اقدام اجرائی دستگاههای دولتی به عنوان رزومه و عملکرد نمایندگان محترم مجلس گزارش شده است.نتیجه چنین اقداماتی بی خاصیت شدن مدیریت اجرائی ،تحمیل مدیران ضعیف و تبدیل شدن استان به کارگاه اموزشی مدیران بی تجربه است که به تبع ان پاسکاری مسئولیتها و مشخص نبودن مسئولیت ها و سنگر گرفتن مدیران ضعیف پشت چنین حفاظهای امن است.برایند نهایی این اقدامات هم گرفتار شدن استان در تسلسل و دور باطل و عقب ماندگی از قطار توسعه است که در دود ان به چشم مردم میرود.
اما در خصوص قوه قضائیه باید گفت ماهیت و کارکرد ذاتی این قوه به گونه ای است که لازم است از این گونه مسائل به دور باشد. به عبارت دیگر باید تلاش کرد ساحت قوه قضائیه الوده به موضوعات خطی و باندی و گروهی وفردی نشود و قداست این نهاد در جامعه و بین مردم حفظ شود.مضافا بر این استان ما نیز دارای شرایط خاصی است.کوچک بودن استان به لحاظ جغرافیایی و ساختار قومی وقبیله ای و عشیره ای به گونه ای است که کار را برای کادر قضائی منطقه دو چندان نموده و اجرای عدالت که وظیفه ذاتی و اصلی قوه قضائیه است را با مشکل جدی روبرو می نماید .بنابراین در کنار انچه گفته شد شرایط منطقه ای هم ایجاب میکند که متولیان قوه قضائیه دراین منطقه افرادی با صلاحیت ، مستقل ،مردمی ، دارای سلامت نفس و در عین حال قاطع باشند .چرا که در غیر این صورت چنانچه قوه قضائیه مانند قوه مجریه به محلی برای انجام اقدامات جناحی و باندی و دست اندازی و وعقده گشائی وتسویه حساب های افرادی بیرونی قرار گرفته و قطعا اجرای عدالت در این منطقه با مشکل جدی روبرو گردیده و بعضا غیر ممکن خواهد شد. امری که به تبع ان امنیت مردم را نیز به مخاطره خواهد افتاد.همانطور که گفته می شود حرمت امام زاده با متولی است در این خصوص نیز وظیفه مدیران این قوه است که با عملکرد قانونی و فراجناحی خود و انتصاب افراد شایسته و با صلاحیت در مناصب قضائی این حرمت و قداست را پاس دارند.انچه در انتصابات اخیر این قوه در استان کهگیلویه وبویراحمد دیده می شود نوید دهنده چنین روندی است .این انتصابات نشان دهنده شناخت عمیق مسئولان قضائی نسبت به شرایط منطقه است. این اتفاقات را باید مصداق عملی استقلال قوه قضائیه در استان قلمداد نمود. انشا اله این عزیزان در عمل هم این ادعا را اثبات خواهندنمود.به خصوص در رابطه با پیگیری حقوق عامه که مورد تاکید و مطالبه عمومی مردم است.در خاتمه ضمن تشکر از جناب اقای دکتر نگین تاجی در ایجاد تحولات مثبت در مجموعه دادگستری استان و ارزوی توفیق برای مدیران جدید بر خود لازم میدانم از زحمات جناب اقای غریب پور ریاست سابق دادگستری گچساران وهمچنین جناب اقای بازیار دادستان محترم سابق گچساران که الحق والانصاف افرادی کاردان و با صلاحیت بوده و منشائ خدمات ارزشمندی در دوره مسئولیت بودند نیز تقدیر و تشکر نموده و برای این عزیزان در مناصب جدید ارزوی توفیق نمایم.
انشااله در اجراي عدالت موفق باشند
انصافاً هنوز ننشستن رو صندلی روند رو مثبت اعلام میکنی
فکر نمیکنی دیگ بیش از حد هر دم و بازدم موحد رو یک حماسه نشون میدی ممکن هست برات آنچنان که در نظر داری ماهی بزرگی برات نداشته باشه و دچار خسران و افسردگی بسیار جدی بشی!؟
از ما گفتن
وقتی مینویسی دکتر فلان حداقل حرمت این کلام رو
درود بر دکتر قابضی
متن‌قشنگ و جامعی بود
میگم شما همانی نیستید که برای نشستن بغل دست دکتر تاجگردون در بازی پلی آف در تهران در ورزشگاه دستجردی با اون جوان جر و بحث کردی ؟ حالا چطور در مورد رانت و رابطه و سیاست زدگی و مدیران لایق و نالایق سخن میگویی ؟ اولا شایسته سالاری به شعار نیست ؛ دوما بعضی اون مدیرانی که شما نامی ازشون نبردید و الان تو بهترین جای ایران در حال خدمت کردن هست تمام مردمی که از روی ناچار گذرشان بهش افتاد و خدا پای هیچ بنده خدایی به بیمارستان و زندان نیافتد بعداز اعلام خبر انتقالیش که دست هیچ رانت و رابطه ای در کار نبود و فقط به جهت عملکرد و رزومه خوبی که از خود بر جا گذاشت پشت سرش کادر و کارمند و سرباز و زندانی و خانواده زندانی گریه نمودند و دعای خیر بدرقه راهش نمودند ، نقدتم مثل جنگ و دعوا برای گرفتن صندلی بغل دست دکتر تاجگردون پراز ایراد هست ، مهم اینه پیش خدا و خلق خدا رو سفید باشی ، الان که تو سیاست زده ای و بعداز اینکه تقاضایت پیش تاجگردون محقق نگردید به یکباره چرخش قهرمامانه نمودی ، در ضمن اونی که خیلی بهت فشار آورده و اذیتت کرده خدا را داره وابسته به هیچ خدای دوپایی نیست ، نون بازو و اندیشه و نون حلالیم را میخوره که پدر اجدادش یادش دادنه ، دفعه بعدی خواست مطلب بنویسی برعلیه کسی بنویس که لااقل یه ریزه ریگ بکفشش باشه ، حالا ببینیم جناب حسینی مسئولیت در اکتشافات نفت مرکزی را بهت خواهد داد ؟ بعید میدونم بهت بدن چون واقعا اونجا دیگه رانتی نیست و شایسته سالاری است . پیوستنت به جمنا و تملقت از جمنا را هم تبریک میگم .
کاش معذورات اخلاقی اجازه میداد اون داستان روی سکو را شفاف بیان کنم و بگم اون که دوست داشت بره جفت تاجگردون بشینه نویسنده همین متن بود نه دکتر قابضی.به احترام همشهری گری بیشتر از این نمیگم.اون خرمائی که تو خوردی هسته ان تو جیب ماست .دگه بیشتر از این چیزی نمیگم.همین را بدان اگر دکتر قابضی به درجه چاپلوسی جنابعالی رسیده بود الان جایگاه والایی دراین کشور داشت.خدا شفاتون بده.
البته آقای نارکی دایی آقای قابضی هستن
خیلی دیگه شورشو درآوردی بکم به شعور خودت احترام بزار .خیلیییییی دیگه داری چرت وپرت مینویسی نکنه پرونده ای داری میخوای بری دادگاه پیگیری اش کنی. قارون حرمت خودتو اصلا نگه نداشتی. خواهشن دیگه چیزی ننویس. آدمهای عاقل زیاد نمی بافن. سبیلتو با تیغ بزن ودیگه ننویس.