رئیس جمهور آینده کیست؟
صلاح الدین خدیو؛
این سوالی است که این روزها زیاد شنیده می شود. در یک انتخابات زودهنگام و قدری غافلگیرکننده که نه نظام سیاسی برای آن آمادگی داشت و نه مردم منتظرش بودند، به صورت طبیعی بازار پیش گویی و گمانه زنی داغ است.
پیش گویی ناظر به موقعیتی است که شواهد و قرائن مقتضی برای تحلیل رخدادهای آتی موجود نیست و در غیاب دادەهای ریز و متغیرهای معین، باب غیب گویی و آینده بینی باز می شود.
اما پیش بینی متکی بر دادەهای عینی تر و بصیرت بیشتری است و نتایج آن هم قابل اعتناتر است.
از لحظەی سانحەی بالگرد رئیس جمهور سابق، دو خط پیش گویی و پیش بینی به موازات هم جلو آمدند.
اما هر چه زمان می گذرد و به ویژه پس از پایان ثبت نامها، به تدریج از ابهامات موجود کاسته و دورنمایی کلی از آینده به تدریج روشن می شود.
امری که امکان پیش بینی بهتر رخداد انتخابات آتی را فراهم می سازد.
اگر بپذیریم که در روزهای گذشته تمهیدات سیاسی و تصمیم گیری های کلان هستەی قدرت سرانجام مشخصی یافته، باید منتظر شنیدن ترتیبات نهادی آن از زبان شورای نگهبان باشیم.
از این رو فهرست کسانی که در مرحلەی آخر امکان حضور در رقابت را خواهند داشت، یحتمل ماحصل دو جمع بندی ذیل است:
الف: برگزاری انتخابات بر روی ریلی که از اسفند سال ۱۳۹۸ بر مسیر سیاست نهادی گذاشته شد.
به عبارت بهتر قسمی رقابت محدود و گلخانەای و صرف نظر کردن از وجوهی مانند مشارکت پرشور مردمی و دو قطبی های شدید سیاسی.
ب: تداوم دولت رئیسی نه تنها در خط مشی داخلی و خارجی آن، بلکه از حیث حفظ کلی شاکلەی دولت کنونی و تغییر نکردن مناصب ارشد و میانی اش.
از سال ۱۳۶۰ همەی دولت های جمهوری اسلامی هشت ساله بوده اند و شخم زدن های سطوح بالای دیوان سالاری که روندی پر هزینه و غالبا مورد انتقاد بوده، در بازەهای زمانی هشت ساله اتفاق افتاده است.
از این لحاظ، بعید است این مهم از گوشەی چشم تصمیم گیران پنهان مانده باشد.
با این تفاصیل می توان از دو ملاحظەی اساسی فوق به نتایج زیر رسید.
احتمال تایید صلاحیت محمود احمدی نژاد و کاندیداهای متمایل به اصلاح طلبان و میانه روها نزدیک به صفر است. فعلا نشانەی روشنی دال بر تایید صلاحیت علی لاریجانی هم وجود ندارد.
با این وصف دو نام قالیباف و جلیلی برجسته می شود.
ثبت نام قالیباف تنها چند روز پس از برگزیده شدن به ریاست مجلس که با حمایت غیرمنتظرەی تندروهای نزدیک به جبهەی پایداری همراه بود، دلالت های روشنی دارد.
نخست اینکه وی بی گدار به آب نزده و چراغ سبزهای پیشینی با خود دارد.
شعار کلیدی وی ادامەی دولت رئیسی است. مقصود قالیباف نه تنها خط مشی سیاسی کنونی، بلکه دست نزدن به کلیت کابینە و مناصب میانی دولتی است.
احتمالا حضور پررنگ اعضای کابینه در صحنەی انتخابات هم به همین منظور است. باز نگه داشتن باب رایزنی و بده بستان به قصد سهم خواهی و ادامەی حضور در کابینەی بعدی.
با این تفاصیل، قالیباف گزینەی شایستەتری از حیث دو ملاحظەی اساسی پیشگفتەی هستەی قدرت است.
مضاف بر آن که پایگاه اجتماعی قوی تر و ظرفیت رای آوری بیشتری از جلیلی دارد که بدنەی اجتماعی محدود و مشخصی در میان طیفی کوچک از اصول گرایان دارد.
با این اوصاف می توان پیش بینی کرد که باقر قالیباف پس از بیست سال به آرزوی دیرینەاش می رسد و نهمین رئیس جمهور ایران می شود.