پتروشیمی دهدشت ، قبر بی مرده
به حال محرومیت کهگیلویه باید زار زار گریست و به سر و صورت کوبید و براین همه بی مبالاتی حسرت خورد.
بارها متذکر شدیم وجود مدیریت غیر بومی حاصلی جز انفعال و خمودگی ندارد و هر پروژه ایی بدست مدیر غیر بومی سپرده شد باید فاتحه اش را خواند.
بیشتر از شش ماه است که پتروشیمی دهدشت بخواب رفته و امیدی به بیدار شدنش نیست و کهگیلویه همچنان مغموم از توجه دلسوزانه روزگار می گذراند.
پتروشیمی دهدشت بیشتر اسیر بازی های سیاسی است تا عملکرد رو به رشد و این حاصل وجود مدیریت غیر بومی است که بیشتر وقتش در پرواز کردن می گذرد و به دنبال شانتاژ تبلیغاتی است تا کمک به این مجموعه بسیار مهم بعد از گچساران ، در حقیقت بازی سیاسی را ارجع بر عملکرد مثبت درون مجموعه می داند.
اگر مدیریتی بومی بر این مجموعه گمارده می شد در تمامی سطوح پیشرفت و توسعه را شاهد می بودیم به چندین دلیل منطقی و مسجل.
اولاً مدیریت بومی کاملا آگاه است که عدم پیشرفت پروژه بنام او تمام شده و دیگر در هیچ جایی به ایشان اعتماد نخواهد شد..
دوماً ، نگاه دلسوزانه مدیریت بومی برای همه ثابت شده بخصوص این طرح مهم و ملی که حاشیه های بسیاری تاکنون داشته است لذا تمام سعی خود را بکار خواهد بست که ضمن حرکت به سمت توسعه و پیشرفت خط بطلانی به حاشیه های بوجود آمده بکشد و در حقیقت آینده شغلی خود را تضمین نماید.
سوما ، مدیریت بومی شناخت کافی و وافی نسبت به میزان بیکاری تحصیلکرده های شهرستان دارد و با بهره گیری از توانایی نخبه های صنعتی به یاران توانمند خود از میان جوانان مستعد و کاربلد پرداخته و آینده پتروشیمی را تضمین شده خواهد کرد.
سوای موارد شمرده شده دلایل عدیده ای نیز هست که این پروژه مهم را دچار حرکت لاک پشتی نموده و تا برطرف شدن همهی این موانع امیدی به دگرگونی در پتروشیمی دهدشت نداشته نباشید مگر چند هلی شات از بالا و عکس های یادگاری مدیران تازه رسیده به این مجموعه مهم.
انتظار می رود مدیران تاثیر گذار در هلدینگ هرچه زودتر به فکر چاره باشند تا شاید اعتبار ۲۲۰ میلیاردی به چاه ویل بی تدبیری ریخته نشود و پتروشیمی دهدشت شمایل قابل قبولی بنام پتروشیمی پیدا کند ، انشالله
گزارش ؛سید قربانعلی موسوی شیرازی